Web Analytics Made Easy - Statcounter

سردار علی زاهدی، یکی از فرماندهان عملیات در خط شیر (خرداد ۱۳۶۰)، می‌گوید: «در آن اوضاع که در حال کندن کانال به سمت مواضع ارتش عراق بودیم، دشمن اصلی پشه‌ها بودند. دهان‌مان را که باز می‌کردیم، ده‌ها پشه توی آن می‌رفت، توی بینی می‌رفت. ناچار بودیم صورت خود را با چفیه بپوشانیم و فقط دو چشم ما پیدا بود.»

به گزارش برنا؛ عملیات فرماندهی کل قوا، زمانی که بحران داخلی به اوج خود رسید، طرح‌ریزی و با پافشاری رزمندگان جبهه دارخوین اجرا گردید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تضاد بین بنی‌صدر و نیروهای خط امام که ریشه‌های آن را باید در مسائل سیاسی ناشی از خصلت‌های ذاتی و فکری بنی‌صدر جست‌وجو کرد، باعث شده بود با هرگونه اقدام عملی نیروهای انقلابی درصحنه نبرد مخالفت شود و طرح‌های عملیاتی سپاه نیز با هوچی گری، مبتنی بر عدم شناخت مسائل نظامی، از گردونه تحلیل کارشناسی در چارچوب روند اجرا حذف شود.

اما علی‌رغم تضادهای موجود، فضای حاکم بر نیروهای انقلابی مرید امام به‌گونه‌ای بود که برای رسیدن به گردونه پیروزی علیه خطوط دفاعی دشمن در صحنه نبرد، از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

عملیات فرمانده کل قوا در محور دارخوین را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تکیه‌بر نیروهای پیاده و اتکا به خداوند آغاز کرد و با رسیدن به اهداف از پیش تعیین‌شده، امید جدیدی را در جبهه‌های ساکن و بی‌تحرک جنگ ایجاد کرد.

خط شیر، مظهر بریدن از مظاهر پوچ و ساختگی است

سردار سیدعلی بنی لوحی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در وصف شرایط حاکم بر اردوگاه خودی در آستانه عملیات می‌گوید: «رزمندگان جبهه توحید در خط شیر (منطقه عملیاتی؛ حدفاصل رودخانه کارون تا جاده آسفالت آبادان- اهواز) پخش می‌شوند تا دقایقی را در سنگرهایی که مدتی محراب عبادت آن‌ها بوده است، سپری کنند. این‌جا دنیای دیگری است. جدای از دنیایی که دیگران برای خود ساخته‌اند. خط شیر، مظهر بریدن از مظاهر پوچ و ساختگی است و خدای بزرگ و مهربان در قلب‌های عاشق آن‌ها جای گرفته است.

خط شیر، معراج روح‌های بزرگ بود. یاران این راه، نفس اماره را به بند کشیده و شیطان را از خود راندند. آن‌ها چه ساده و علی گونه در آن شرایط سخت، شب‌های گرم را به صبح رساندند و دست‌های آنان از نیش پشه‌های حاشیه کارون تاول‌زده بود.

چه خوب بودند آن‌ها که نگاه‌شان فقط در چشمان امام بود و راهی می‌جستند تا لبخندی بر لبان آن فقیه کامل بنشانند.

فرمانی دهان‌به‌دهان در خط شیر پخش می‌شود. نیروهای هر گروهان خیلی زود یکدیگر را پیدا می‌کنند و به‌طرف کانال خط که فاصله آن‌ها را با عراقی‌ها کم کرده است، حرکت می‌کنند.»

کانال خط شیر

کانال نتیجه زحمات شبانه‌روزی مردان سلحشوری چون عباس محسنی است و با استفاده از آن، دشمن به‌طور کامل غافلگیر می‌شد.

فاصله دو کیلومتری خطوط دفاعی خودی و دشمن و نبودن عوارض طبیعی و مصنوعی در مسیر باعث می‌شد در صورت اجرای عملیات، غافل‌گیری دشمن غیرممکن شود و تلفات زیادی برای تصرف خط اول عراق داده شود.

اهمیت این مسئله با بررسی نقاط ضعف دشمن در حملاتی که به خط شیر داشت، بیشتر مورد توجه قرار گرفت و رزمندگان راه‌کارهای متعددی را مورد بحث قرار دادند.

ابتکار و طرح اولیه احداث کانالی که بتواند ما را به دشمن نزدیک کند؛ اولین بار به‌وسیله محمود پهلوان نژاد طرح گردید و برای احداث آن، همه بسیج شدند.

کانال خط شیر، محرابی برای خودسازی

سردار علی زاهدی در خصوص مشقات و سختی‌های رزمندگان برای احداث این کانال می‌گوید: «اولین عید نوروزی بود که در جبهه بودیم. کندن کانال به‌طرف دشمن تصویب ‌شده بود. عموماً نیروهای مستقر در خط سعی می‌کردند در کندن آن سهیم شوند. در خردادماه رسیدیم به نزدیکی عراقی‌ها، جلوی ما میدان مین بود و دو سه رشته سیم‌خاردار.

آن‌ها که جلوی کانال کار می‌کردند، بعضی وقت‌ها ساعت‌ها حرف نمی‌زدند و در صورت نیاز با ایماواشاره منظور خود را می‌رساندند. برای اینکه استتار منطقه به هم نخورد، خاک‌ها را با گونی به عقب می‌آوردیم. در آن شرایط که در چند قدمی دشمن بودیم و آب خوردن قطره‌ای بود، بازهم دشمن اصلی پشه‌ها بودند. دهان‌مان را که باز می‌کردیم، ده‌ها پشه توی آن می‌رفت، توی بینی می‌رفت. ناچار بودیم صورت خود را با چفیه بپوشانیم و فقط دو چشم ما پیدا بود. شهید عسکری و شهید منصوری که همیشه برای کار قبراق بودند، سر و صورت خود را با گازوئیل می‌شستند تا از پشه‌ها در امان باشند. این‌ها همه به عشق عملیات بود و به عشق امام بود.»

کندن کانال جدای از این‌که ازلحاظ نظامی، تلاش برای دست‌یابی به راهکاری مناسب بود، محرابی برای خودسازی شده بود. خط شیر، معراج روح‌های بزرگ بود، اما جلوی خط شیر، صدها متر جلوتر، آنجا که هرلحظه احتمال کمین دشمن است و برادرانی دور از جنجال‌های روزمره و دنیایی، کار جسمانی می‌کنند و عرق می‌ریزند، در هوای دم‌کرده و سوزان بالای ۵۵ درجه. به‌راستی آنجا چه خبر بود؟

کانال انگیزه‌ای برای رسیدن به عملیات شده بود و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید می‌کند، تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود، رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد.

کانال خط شیر، نمود مقاومت و پشت‌کار رزمندگانی بود که در روزهای مظلومیت و بحرانی آغاز جنگ، در غرب و جنوب، دشمن را از رسیدن به اهداف خود محروم ساختند.

هرچند مانور عملیات فرمانده کل قوا، تنها متکی به عبور از کانال نبود ولی نزدیک شدن نیروهای تک ور به دشمن از طریق کانال، آسیب‌پذیری نیروهای خودی را در تک جبهه‌ای به صفر رسانید تا این پیروزی، طلیعه‌ای برای رسیدن به پیروزی‌های بزرگ‌تر شود.

درهرحال، با نزدیک شدن زمان عملیات، هماهنگی نسبتاً خوبی برای تأمین مهمات موردنیاز با برادران ارتش به وجود آمد و با حذف بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، قبل از شروع عملیات، این هماهنگی در بهترین صورت ممکن به عمل آمد.

طرح مانور عملیات

مانور گردانی به این صورت مشخص شد که نیروها در قالب سه گروهان، از سه معبر به دشمن تک کنند. البته کانال خط شیر، این فرصت را به نیروهای عبور کننده از آن می‌داد که سریع‌تر رخنه لازم را در خط اول دشمن ایجاد کنند تا دو گروهان بعدی از جناحین، دشمن را غافلگیر کنند و خط اول پاک‌سازی شود.

عملیات از اصل غافلگیری استفاده می‌کرد و متکی به تهیه آتش نبود. هدف، استقرار در دومین خط دفاعی دشمن بود و در بحث‌های مربوط به مانور، حداکثر سه کیلومتر پیشروی مورد نظر بود که نیروها باید به آن می‌رسیدند.

منطقه مانور حدفاصل رودخانه کارون تا جاده آسفالت آبادان- اهواز بود و در جناح شرقی جاده، گسترش در حد مورد نیاز برای مقابله با این جناح دشمن پیش‌بینی‌شده بود.

عملیات ۲۱/۳/۱۳۶۰ در جبهه دارخوین، هرچند آبادان را در این مرحله از محاصره خارج نمی‌کرد ولی با محدود نمودن منطقه سرپل عراق و نزدیک شدن به پل قصبه، باعث بالا رفتن روحیه نیروها می‌شد، ضمن این‌که می‌توانست آزمایش خوبی برای عملیات ثامن‌الائمه باشد.

شرح عملیات

نیروهای عملیات با وانت‌هایی که سقف آن‌ها برای رعایت استتار برداشته‌شده بود، به محمدیه منتقل می‌شوند. نخل‌های منطقه یک‌بار دیگر شاهد حضور رزمندگانی است که ماه‌ها سنگرهای خط شیر را محراب عبادت خود کرده و اکنون، پس از دو هفته دوری به خاطر سازمان‌دهی عملیاتی، به آنجا بازگشته بودند.

بنی‌صدر تا آخرین روزها برای جلوگیری از اجرای عملیاتی که ریشه مردمی داشت و مسئولیت آن با سپاه بود، تلاش می‌کرد و بالاخره شورای عالی دفاع که حضور کسانی چون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و شهیدان محمد منتظری و دکتر چمران را در خود داشت، مجوز عملیات را صادر کرد...

هدیه خداوندی

اما آن‌چه در آخرین ساعات عملیات اتفاق افتاد، هدیه خداوندی بود. سردار سرلشکر رحیم صفوی در این خصوص می‌گوید: «در ساعت قبل از شروع عملیات، من و شهید حسن باقری به روستای محمدیه آمدیم. ما در یک سنگر کوچکی مستقر شده و در این فکر بودیم که بالاخره اسم عملیات را چه بگذاریم. این داستان نیست، این حقیقتی است که اتفاق افتاد. نیروها هم وارد معبر شده بودند. آن شب رادیو پیام داد که امام، بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرده‌اند. این مسئله عزل بنی‌صدر باعث شد ما بگوییم چه‌بهتر که اسم عملیات را فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا بگذاریم.»

رزمندگان در بهترین حالت روحی، درحالی‌که از حذف بنی‌صدر خوشحال بودند و مستقیماً امام خمینی را فرمانده خود می‌دیدند، در مسیرهایی که از آن‌جا باید بر دشمن یورش می‌بردند، مستقر شدند.

زمان شروع عملیات، ساعت چهار صبح مشخص‌شده بود و در این زمان هر گروهان خود را به مواضع دشمن نزدیک‌تر کرد. معبر مین از قبل باز شده بود و نیروهای تخریب جلوی ستون هر گروهان حرکت می‌کردند.

بالاخره لحظه وصال رسید. سردار سیدعلی بنی لوحی نقل می‌کند: «نیروها کانال را پرکرده بودند. ما جزو نیروهای سازمانی گردان نبودیم ولی طبق معمول هرکس با هر مسئولیتی که داشت، وارد صحنه نبرد می‌شد. وقت نماز صبح بود. بچه‌ها نماز را در داخل کانال یا در کنار بوته‌هایی که استتار کامل داشت خواندند و بعد ستون شدند و حرکت کردند و پس از چند دقیقه، درگیری شروع شد.

ساعت را نگاه کردم ۴:۱۳ را نشان می‌داد. دو، سه دقیقه نگذشت که نیروها آن‌طرف خط دشمن بودند. عراقی‌ها غافلگیر شده و با توجه به پخش شدن سریع نیروها، خط اول عراق به‌راحتی و خیلی زود سقوط کرد.

منطقه دشمن کاملاً باز شده و در اختیار ما قرار گرفته بود و باگذشت زمان، درگیری در آخرین نقطه پیشروی شدت گرفت. هدف، استقرار در خط دفاعی دوم دشمن بود ولی نیروهای ما از غافل‌گیری عراقی‌ها استفاده کرده، به خط سوم رسیدند.

دشمن آگاه بود که مقاومت نیروها در خاکریز سوم به معنای تثبیت منطقه تصرف ‌شده است، لذا با آخرین توان، پاتک‌های خود را شروع کرد. گردان زرهی صلاح‌الدین که احتیاط آن‌ها بود، به صحنه آورده شد.»

وقتی‌که فرماندهان تک‌تیرانداز شدند

با روشن شدن هوا، جنگ، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت زیرا تانک‌ها و تیربارهای دشمن، قدرت مانور بهتری پیدا کرده بودند.

با احداث خاکریز در مرکز منطقه تصرفی، نیروها باید پشت آن پدافند می‌کردند و خط جدید دفاعی را تشکیل می‌دادند. از نیروهایی که در خط سوم درگیر بودند، غیر از یکی، دو نفر، همه شهید شدند.

چند روز قبل از عملیات، از اصفهان درخواست نیرو شده بود و این نیروها که آموزش لازم را دیده و یک گردان بودند، قبل از ظهر روز عملیات به منطقه وارد شدند. از نیروهای قدیمی هم شاید بیست سی نفر به‌صورت پراکنده در منطقه بودند و با هر زحمتی خط را سروسامان می‌دادند.

آقا رحیم، حسن باقری و حسین خرازی در این شرایط، رزمندگان ساده‌ای شده بودند که هرکدام در نقش یک تک‌تیرانداز، وارد عمل شده و بعضاً قسمتی از خط را از سقوط نجات می‌دادند. در چنین وضعیتی، آقا رحیم که فرمانده اول عملیات بود؛ مجروح گردید.

وی خود در خصوص این شرایط می‌گوید: «عراقی‌ها هفت شبانه‌روز پاتک کردند، حتی نفربرهای عراقی تا خاکریز اول می‌رسیدند و بچه‌ها آن‌ها را منهدم می‌کردند. سه کیلومتر پیشروی کردیم، ۲۴۶ نفر اسیر گرفتیم. از نیروهای ما که در زمان حمله ۲۷۰ نفر بودند؛ ۱۲۰ نفر شهید شدند که ۶۰ شهید در منطقه دشمن ماند و پس از عملیات ثامن‌الائمه به عقب آوردیم. در یکی از پاتک‌های سنگین، ترکشی نصیب من شد و سرم شکافت. در اورژانس کارهای لازم را انجام دادند و من به خط برگشتم. در خط بچه‌ها از دیدن من که با سر و روی بسته و باندپیچی‌شده به منطقه برگشته بودم، روحیه گرفته بودند؛ یعنی روحیه همین بود که باید تا شهادت جلو برویم و آبادان را از محاصره خارج کنیم.»

دستاوردهای عملیات

عملیات فرماندهی کل قوا به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، تأثیرات قابل‌ملاحظه‌ای در طرح‌ریزی عملیات ثامن‌الائمه گذاشت. اولاً این باور را در تمامی نیروها-خصوصا فرماندهان نظامی- ایجاد کرد که می‌توان با تکیه‌بر نیروهای پیاده، آبادان را از محاصره دشمن خارج کرد و این خود، تحولی در این منطقه بی‌تحرک محسوب می‌شد.

ثانیاً با انهدام بخش وسیعی از نیروهای دفاعی عراق و نزدیک‌تر شدن به پل قصبه، نویددهنده یک پیروزی بزرگ محسوب می‌شد، چرا که در عملیات ثامن‌الائمه (ع) نیروهای این محور می‌توانستند از فاصله کمتری به سمت پل قصبه (روی رودخانه کارون) هجوم ببرند، ضمن این‌که نبرد سنگین با نیروهای عراق، خود حامل تجارب بسیار ارزنده‌ای برای کلیه طراحان و مسئولان ستاد عملیات جنوب در این محور بود.

ازجمله این تجارب، پیدا کردن راه جاده‌ای برای زمین‌گیر کردن احتیاط دشمن بود که در این عملیات پاتک‌های سنگینی را اجرا کرده بود. عملیات فرماندهی کل قوا، باب الفتح عملیات ثامن‌الائمه (ع) شد.

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: جنگ عملیات ثامن الائمه فرماندهی کل قوا عملیات فرمانده عراقی ها بنی صدر خط اول پشه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۰۷۰۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دشوارترین عملیات نظامی در دوران جنگ با عراق /کدام فرمانده سپاه به در روز اول به شهادت رسید؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سایت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالروز انجام عملیات بیت‌المقدس در دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱، در گزارشی به بازنشر وقایع این عملیات پرداخت.

بنابر روایت ایرنا، پس از حدود ۲۰ روز تلاش پیگیر برای اجرای عملیات آزادسازی منطقه غرب رودخانه کارون و خرمشهر، فرماندهان ارشد سپاه و ارتش در قرارگاه مرکزی کربلا حضور دارند.

آیت‌الله مشکینی امام‌جمعه قم، آیت‌الله محمد صدوقی امام‌جمعه یزد و فخرالدین حجازی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز با هدف تقویت روحیه رزمندگان، به جمع فرماندهان قرارگاه کربلا پیوسته‌اند. خبرنگاران هم آمده‌اند تا وقایع عملیات را از مرکز فرماندهی آن گزارش کنند.

رزمندگان سه قرارگاه عملیاتی قدس، فتح و نصر که از غروب روز گذشته به‌طرف خطوط تعیین‌شده برای آغاز عملیات عزیمت کرده بودند، با استقرار در مواضع پیش‌بینی‌شده، به انتظار نشسته بودند تا فرمان حمله صادر شود.

پس از اعلام آمادگی اغلب یگان‌ها برای درگیر شدن با دشمن و نیز تلاوت آیاتی از سوره مبارکه فتح در مرکز فرماندهی، فرمان عملیات بیت‌المقدس در ساعت ۰: ۳۰ بامداد روز دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با اعلام رمز بسم‌الله القاصم الجبارین، یا علی بن ابیطالب (ع)، از سوی فرماندهی مشترک قرارگاه کربلا (محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی) به فرماندهان سپاهی و ارتشی قرارگاه‌های عملیاتی قدس، فتح و نصر ابلاغ شد.

در خصوص علت این نام‌گذاری (بیت‌المقدس)، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، در ساعت ۲ و ۱۵ دقیقه بامداد (دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱) در قرارگاه کربلا در یک پیام رادیویی گفت: علت نام‌گذاری عملیات این بوده که به تمام دنیا فلسفه و خط‌مشی آینده خودمان را بعدازاین عملیات اعلام کنیم که راه ما به‌سوی بیت‌المقدس است.

صدام و صدامیان تبلیغات خواهند کرد که این‌ها قصد تجاوز دارند. اما با اسم‌گذاری عملیاتمان ثابت کردیم که به‌هیچ‌وجه قصد تجاوز به هیچ کشوری را نداریم و قصد ما راندن اجنبی‌ها و مزدورانی است که وارد خاک کشورمان شده‌اند و هدف اساسی ما هم درنهایت بیت‌المقدس و آزادی خانه خداست که باید این خانه را از لوث صهیونیست‌های بین‌الملل و امپریالیست‌های جهان خوار آزاد بکنیم.

اما پس از صدور حمله، رزمندگان بسیجی، سپاهی و ارتشی که از قبل در نقطه رهایی به انتظار نشسته بودند، حرکت خود را در سکوت و تاریکی شب به سمت مواضع دشمن آغاز کردند.

در نتیجه عملکرد سه قرارگاه عملیاتی در اولین روز عملیات، فقط قرارگاه فتح موفق شد تقریباً به همه اهداف خود دست یابد و منطقه حدفاصل کارون (رحمانی تا دارخوین) و جاده اهواز - خرمشهر (از کیلومتر ۷۰ تا ۸۸) را به‌عنوان سرپل تصرف کرده، خط پدافندی خود را در شانه شرقی جاده برقرار کند و تا ساعت ۵ بعدازظهر، ۱۰۰۲ نفر را نیز به اسارت بگیرد.

قرارگاه نصر اگرچه توانست منطقه حدفاصل کارون (دارخوین تا نزدیکی سلیمانیه) تا قسمتی از جاده در محدوده ایستگاه ۱۰۰ (گرمدشت) را به‌عنوان سرپل تصرف و بخشی از قوای زرهی لشکر ۳ عراق را منهدم کند، لیکن از ادامه عملیات تا نهر عرایض بازماند. نیروهای این قرارگاه تا ساعت ۵ بعدازظهر، توانستند ۱۵۹۲ نفر را به اسارت در آورند.

شهادت محسن وزوایی در اولین روز

در این روز محسن وزوایی از فرماندهان محور عملیاتی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) قرارگاه نصر به همراه تنی چند از همرزمانش به شهادت رسید. احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، در خصوص این حادثه گفت: وقتی این مواضع تانک دشمن در شرق جاده سقوط کرد، نیروها را برای عبور به‌طرف جنوب حرکت دادیم، یعنی طوری بود که این قسمت را به‌صورت پیاده بیاوریم که اولاً ماشین نداشتیم، درثانی می‌خواستیم تأمین باشد که بیاوریم و فکر کردیم که اینجا مواضع دشمن در جنوب شرقی گرمدشت سقوط کرده؛ یعنی نیرویی از دشمن در سر راه ما نیست. ما فکر کردیم که در اینجا خودی است؛ هم از پشت می‌خوردیم و هم از طرفین...برادر وزوایی و برادر شعف، مسئول گردان میثم را شهید دادیم، به‌اضافه ۷۰ نفر. حدود ساعت ۱۰ صبح بود.

قرارگاه قدس هم باوجودآنکه فقط سه سرپل کوچک را در جنوب کرخه کور به دست آورده بود، موفق شد با درگیر نگه‌داشتن لشکر ۵ مکانیزه و لشکر ۶ زرهی عراق، از یاری‌رساندن آن‌ها به جبهه نبرد علیه قرارگاه‌های فتح و نصر جلوگیری کند. همچنین تا ساعت ۵ بعدازظهر ۲۸۰ عراقی به اسارت نیروهای این قرارگاه درآمدند.

بدین ترتیب قرارگاه مرکزی کربلا در اطلاعیه شماره ۳ خود نتایج عملیات تا عصر (دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱) را چنین برشمرد: هزاران کشته و زخمی؛ تخلیه ۳۲۰۵ اسیر به پشت جبهه؛ آزادسازی ۸۰۰ کیلومتر از خاک ایران؛ انهدام صدها تانک و نفربر و خودرو؛ به غنیمت درآوردن تعداد زیادی تانک، نفربر و خودرو؛ ساقط کردن ۶ هواپیما.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901113

دیگر خبرها

  • دشوارترین عملیات نظامی در دوران جنگ با عراق /کدام فرمانده سپاه به در روز اول به شهادت رسید؟
  • همدلی نیروهای مسلح مثال‌زدنی است
  • مرگ جوان اصفهانی به دنبال سقوط در کانال آب
  • دشمن می‌داند دست ما پُر است/ وعده صادق به ملت ایران ابهت داد
  • علل موفقیت در فتح خرمشهر از زبان سرهنگ عراقی + ویدیو
  • کارگران رزمندگان حقیقی نظام جمهوری‌ اسلامی هستند
  • حماسه‌سازی رزمندگان باعث ناکامی دشمن در جنگ تحمیلی شد
  • عملیات بیت المقدس نقطه عطف دفاع مقدس است
  • جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!